معناشناسی درخت در عرفان کابالا / کدام عارف یهودی به «بهار» علاقهمند بود؟
نقل قول:
آیا «درخت» حلقه اتصال به آسمان است؟ جایگاه درخت در ادیان مختلف چگونه است؟ چرا دین یهود و عرفان کاذب کابالا علاقه مفرطی به درخت دارند؟ دستکاری (Manipulation) در عقاید شیعه با چه اهدافی صورت میگیرد؟ با گزارش ویژه مشرق همراه باشید تا به ابعاد پنهان ترویج عرفان «درختی» پی ببرید.
یکی از مفاهیمی که در جریانهای دینی و شبهدینی مختلف
جایگاه ویژه دارد، مفهوم درخت است.
"اوکتز"، "يگان ويژه" سگهاي "ارتش اسراييل" است که در سال 1939 ايجاد شد. ماموريت اين يگان ويژه، "تربيت و آموزش سگهاي مهاجم" است. سگهاي مهاجم اوکتز در محيطهاي شهري و روستايي براي حمله به فلسطينيهاي معترض در "سرزمينهاي اشغالي" مورد استفاده قرار ميگيرند.
بر اساس آمارها و منابع موثق، حدود نيمي از مرگها در ميان سربازان اسراييلي به دليل "خودکشي" رخ ميدهد.
به گزارش "وزارت جنگ رژيم صهيونيستي"، در 10 سال گذشته 237 نظامی اسراييلي با خودکشی به زندگی خود پایان دادهاند که این آمار به صورت متوسط یک خودکشی در ماه است.
اگرچه وزارت جنگ اسرائیل ادعا دارد تنها یک نظامی در ماه خودکشی میکند، اما منابع آگاه در وزارت جنگ میگویند این پدیده عمدهترین یا یکی از مهمترین دلایل مرگ سربازان است، به گونهای که نیمی از قبرهای موجود در قبرستان نظامی اسرائیلیها متعلق به سربازانی است که خودکشی کردهاند.
صهیون و تجربه ی آمریکایی های آفریقایی تبار
این مسئله به طور چشم گیری طنزآمیز است. همان گونه که مهاجران پیورتین سفر خود از انگلستان به دنیای جدید را با حرکت قوم اسرائیل از مصر به کنعان مقایسه می کردند، آفریقایی هایی هم که در آمریکا به بردگی کشیده شده بودند، درصدد بودند تا از همان نمادگری کتاب مقدس تسکین خاطر بجویند. بردگانی که از سرزمین خود ربوده شده و به اجبار در سرزمین عجیب به اسارت آورده شده بودند، در آرزوی آزادی بودند که تنها با تحقق «سرزمین موعود» کتب مقدس می توانستند به آن دست یابند.
جامعه ی بردگان گفتمانی از کتاب مقدس را در بُعد آزادی برای خود شکل دادند که متفاوت از تصویر مذهبی «کشور»، «سرزمین موعود»، «سرزمینی آن سوی اردن» و «کوه صهیون» بود که اربابان سفیدپوستشان در ذهن خود می پروراندند. این همان منطقه ای از جغرافیای معنوی بود که آفریقایی ها در آمریکا دنبال آن بودند، گرچه متوجه شدند که زندگی در اسارت بدون امید به «بازگشت به وطن»، برای آن ها تقدیر شده است. بردگان درصدد فرار به سوی آزادی بودند و اغلب ناکام در نیل به آن می ماندند. این مورد نیز همان هدف نمادین از تلاش برای رهایی و تساوی با سفیدپوستان بود.
به یقین این تلاش از یک منظر خاص، فرآیندی برای یافتن تسکین خاطر و در عین حال انتظار کشیدن برای نوعی انتقام بود. آرامش و راحتی در این «وعده» نهفته بود که خداوند تمام بشریت به آن هایی اعطا می فرمود که پذیرای منجی خود مسیح بودند و حس مرموزی از انتقام در این تساوی موج می زد که این اعتقاد را هم به سپاهان و سفیدان و هم به بردگان و اربابان تحمیل می کرد. بنابراین در این پناهگاه معنوی، یعنی سرزمین موعود، انسان از قید بردگی و ستم رهایی می جست و در نهایت، شاید احتمالاً با مرگ فرد، تساوی با ستمگران محقق می شد. این اعتقاد را می توان نسبتاً در همین اواخر در شعار پر شور مارتین لوتر کینگ جست؛ «من به بالای آن کوه رسیده ام. سرزمین موعود را می بینم». این شعار یادآور موضوع مورد بحث است و هنوز هم در بین محافل دوست دار آزادی، طنین انداز است. اما این اشعار، بسیار دور از ضجه های درد و رنجی است که از سوی نسل های پیشین آمریکایی های آفریقایی تبار ساطع می شد؛ آن هایی که از زندگی بردگی و تبعیض ظالمانه رنج و عذاب کشیده بودند و برای برچیدن این اصل کریه مبارزه می کردند.
شهر پادشاه بزرگ در خلال نیمه ی اول قرن نوزده، ظهورباوران در ایالات متحد از نزدیک شدن عصر سعادت مطمئن بودند و از هم میهنانشان و تمام مسیحیان می خواستند تا خود را برای ورود به این عصر آماده نمایند. همان طور که دیدیم، نشانه های دوران حتمی بودند و آرزوها را به یقین تبدیل کره بودند. آمریکایی هایی که به سرزمین مقدس رفته بودند، شمار زیادی از پیش گویی ها و بیانات کتب مقدس در خصوص آینده ی سرزمین مقدس را حفظ کرده بودند. آن ها اوضاع فعلی امور را تأییدی بر نشانه های آمدن مسیح می دانستند و با حیرت و اضطراب فکر می کردند که سرانجام زوال امپراتوری عثمانی چه زمان اتفاق خواهد افتاد.
شولر و بسیاری از هم میهنانش نسبت به مردم یهودی و ارتباط آن ها با سرزمین مقدس احساس مشترکی داشتند. این احساسات جزء لاینفک میراث یهودی - مسیحی به حساب می آمد و از این نظر به مشخصه ی تفکر مذهبی آمریکایی ها آرمان صهیون شدند. به موجب آن آمریکایی ها کم کم دریافتند «مردمان برگزیده» و اصیل کتاب مقدس، جایگاه اصلی را در سلطنت دوباره ی حضرت مسیح به خود اختصاص داده اند، گرچه هنوز تصور می کردند که این تکلیف مقدس برای ایجاد قلمروی پادشاهی به دست آن ها صورت خواهد گرفت. تغییر چشم گیری در ایفای نقش آمریکا به وجود آمد. «اسرائیل کوچک خداوند»، یعنی آمریکا، به عامل مهمی در شناخت پیش گویی ها و تحقق وعده ها تبدیل شد. شاید ارتباط با سرزمین مقدس باعث انتقال پادشاهی خداوند از دنیای جدید به تپه ی صهیون می شد و در نتیجه، مردمان دیگری را به صف مقدم می آورد که از قرار معلوم وارثان وعده به حساب می آمدند.
عقیده ی کنونی در مورد این موضوع بسیار متفاوت است. مثلاً چاپ آمریکایی فرهنگ نامه ی الهیات باک، به طور جزئی تحت مدخل «استقرار دوباره ی یهودیان» بیان می کند که «دلایلی از بیان کتاب مقدس در دست داریم که می توانیم به واسطه ی آن فرض کنیم یهودیان برای مشارکت در موهبت های عاید از انجیل فراخوانده خواهند شد: رومی 11؛2، قرنتی 16.3، هوشع نبی 11.1. و برخی گمان می برند که به سرزمین خود باز خواهد گشت: هوشع نبی 5:3، اشعیای نبی 15:1، 17 و...: حزقیل36».(1)
در فرهنگ دشمن شناسی قرآن کریم ” یهود “به عنوان دشمن ترین دشمنان برای کسانی که ایمان آورده اند توصیف شده است. خداوند متعال در آیه ای اعجازگونه می فرماید:” لتجدن اشد الناس عداوة للذین آمنوا الیهود و الذین اشرکوا…” (بخشی از آیه ۸۲ سوره مائده)به تحقیق یهودیان را دشمن ترین دشمنان نسبت به مومنان می یابی و همچنین کسانی که مشرک شدند…در این آیه کریمه خداوند متعال گذشته از توصیف یهودیان به این عنوان با عطف مشرکان به یهود به شکلی زیبا تبعیت خارجی مشرکان را از یهودیان و نقش پشت پرده یهود را افشا می کند همانطور که دستهای جنایت کار آنان از زمان پیامبر تا کنون از جنگهای نظیر خندق تا جنگ های جهانی مشهود بوده است. اساساً چگونگی شکل گیری صهیونیسم و رابطه آن با یهود و دین حضرت موسی علیه السلام بحثی تاریخی است که باید در کتب تاریخ به آن پرداخت اما مساله ای که اهمیت این موضوع را دوچندان می کند این است که عده ای به خاطر اغراضی خاص دست به تحریف تاریخ زده حوادث و رویداد های تاریخی را به نفع خود مصادره کرده اند و در این میان به استناد همان تاریخ تحریف شده دست بر گلوی بشریت نهاده اند. آنان از گذرگاه این حوادث تحریف شده حقوقی را برای خود تراشیده اند که برای استیفای این حقوق جعلی خواهان به استثمار کشیدن سایر ملت ها هستند. در مقابله با این تهاجم زشت تاریخی بسیاری با نوشتن کتاب ها و مقالات سعی کرده اند تا چهره کریه و سراسر ریای این تاریخ نگاران خائن را روکنند که افرادی نظیر روژه گارودی از این دست بودند اما به خاطر سیطره همه جانبه این اقلیتٍ اکثریت ستیز بسیاری از این تقابل ها به شکست انجامیده است با این همه هر کس بنابر وظیفه انسانی خود باید تلاش کند تا صفحه تاریخ را از لوث چنین ظلم و ستم هایی پاک کند. این نوشته نیز سعی دارد به ریشه یابی واقعی و تفکیک عوامل موثر در تشکیل جنبش صهیونیسم قدمی هرچند کوچک در این مسیر بردارد.
در سال 2008م.، سرگئی برین به همراه مؤسسان چند کمپانی بزرگ اینترنتی دیگر توسط سران اسراییل برای شرکت در کنفرانس بینالمللی «اورشلیم» و به مناسبت جشن شصتمین سال تأسیس رژیم اشغالگر قدس به اسراییل دعوت میشود.موضوع این کنفرانس بررسی آیندهی تکنولوژی در جهان و تأثیر آن بر جامعهی یهود بود...
فراماسونری قبل انقلاباسلامی، از زبان رییس دفتر «فرح پهلوی»، با منحطترین ادبیات صوفیانه، حقیقت مشترک ادیان و معنویت منهای تولی و تبری از پشت صورتک «خرد جاویدان» سخن میگفت؛ اما امروز، ادبیاتماسونی خود را تحت لوای کتب روانشناسی ظاهر میکند، در این مقاله به بررسی چند کتاب با القایی محتوای این مکتب میپردازیم.
گروه فرهنگی - اجتماعی برهان؛ ابتداییترین شکل فراماسونری در ایران به دورهی «ناصرالدین شاه» قاجار باز میگردد. ولی در دورهی «محمدرضا پهلوی» به دلیل گسترش روابط سیاسی ایران با غرب به ویژه انگلستان، لژهای فراماسونری متعددی در کشور پایهریزی شد و نفوذ فراماسونها در سیاست ایران به شدت گسترش پیدا کرد.
فراماسونری عمدهی تعلیمات خود را از حکومت طاغوتی و شیطانی مصر باستان کسب کرده است؛ در چند تعالیم اندکی نیز از بقیهی حکومتهای الحادی فراگرفته است اما در هر صورت رد پای حکومت طاغوتی فرعونهای مصر باستان را میتوان در سراسر تعالیم ماسونی یافت.
خواندن این مطلب (مطلب موجود در ادامه ی این پست) به کسانی که تا به حال مطالعه ای درمورد فراماسونری و نمادهای مورد اسفاده ی آن نداشته اند توصیه نمیشود . اطلاعات خلاصه مربوط به این موضوع در مطلب "فراماسونری دریک نگاه" موجود میباشد .
.
اما مطلب امروز :
مطلب امروز همونطور که گفتم ، درباره ی تقلید از نمادهای ماسونیست در ایران . نماد ماسون ی ای که در این مطلب از یاد شده ، نماد معروف چشم جنهانبین (مثلث جهانبین ، مثلث نورافشان) است:
.
.
این نماد معروفترین نماد فراماسونریست که بیش از هرجای دیگه ، روی اسکناس یک دلاری ایالات متحده خودنمایی میکنه . نمادی برگرفته از احرام مصر باستان و یاد آور حکومت شیطانی فرعون .
حتماً تصویر این نماد رو روی دلار دیدید . اما اسکناسهای دیگه ای غیر از ذلار هم هستن که این نماد روی اونها جا خوش کرده . از جمله یکی از اسکناسهای روسیه :
.
.
جالبه که برخی با شک و تردید میگن که چشم مثلث جهانبین روی دلار آمریکا چشم چپ رو نشون میده ، اما رو این اسکناس روسی به وضوح چشم چپ ترسیم شده . . .
اگرچه اسراییل خود را مانند یک کشور به سازمان ملل تحمیل کرد اما فارغ از پرداختن به عدم مشروعیت این رژیم، اسراییل را نمیتوان دارندهی مؤلفههایی دانست که بر یک واحد سرزمینی به نام کشور اعمال میشود چرا که اکثریت آن را مهاجرانی تشکیل میدهند که مدعی هستند ۲۵۰۰ سال پیش اجدادشان در این سرزمین زندگی میکردهاند. ادعای مالکیت نسبت به سرزمینی که اجداد آنها در چند هزار سال پیش در آن میزیستهاند، مضحک و بیمعنا است و اگر این قاعده را به تمام جهان تعمیم دهیم، باید شاهد یک جنگ جهانی تمام عیار باشیم که تا کشته شدن آخرین بشر ادامه خواهد یافت.
مقاله ای درباره شناخت مسیحیان صهیونیست (اوانجلیست)
پیروان کلیسای انجیلی آمریکا که پیروان آن حدود یک چهارم جمعیت آمریکا(۷۰ ملیون نفر) را شامل می شوند و تعدادشان رو به رشد است، مهم ترین خاستگاه نظری راست گرایان مسیحی است. هسته مرکزی پیروان این فرقه، مطلق گرا و معتقد به نبرد دائم بین خیر و شرّ هستند. «بازگشت دوم حضرت مسیح» در «آخر الزمان» بعد از طی مراحلی که نهایت آن به «جنگ و ویرانی بزرگ» ختم می شود، از جمله مبانی اعتقادی این جریان است.
بر مبنای چنین اعتقاداتی حضرت مسیح روزی به زمین برخواهد گشت و برای هزار سال حکومت خواهد کرد. و اقدامات او طی هفت مرحله(۱)صورت می گیرد. اکنون مرحله ششم، یا مرحله کلیسا، است و مرحله بعد، «آخر الزمان»(۲) خوانده می شود که طی آن حضرت مسیح به سوی زمین رو می کند و مؤمنان مسیحی را حیات دوباره می بخشد. سپس «ضد مسیح»(۳) در زمین ظاهر خواهد شد و خود را به دروغ منجی یهودیان خواهد خواند. برخی معتقدند که آنچه که موجب باور برخی به او می شود این است که او قادر به اعاده صلحی ظاهری در خاورمیانه خواهد شد. حکومت ضد مسیح، هفت سال به طول می انجامد و دوره «رنج یا آزمایش بزرگ»(۴) خوانده خواهد شد.(۵)
مترجم: محبوبه غريبي
در ابعاد مختلف هنر مي توان ردپاي فراماسونري را مشاهده كرد. فراماسونرها از طريق اعطاي بورسيه هاي تحصيلي و كمك هاي مختلف به حمايت از هنرمندان پرداخته اند و بسياري از لژهاي فراماسونري آثار هنري زيبايي را خلق يا هزينه توليد آنها را پرداخت كرده اند. به علاوه بسياري از نويسندگان، هنرمندان و معماران خود فراماسون بوده اند و وابستگي آنها به اين جريان بر آثار توليدي آنها تاثيرگذار بوده است. در ادامه به برخي از حوزه هاي هنري مورد علاقه جريان فراماسونري مي پردازيم.
معماري ماسوني
تاريخ دانان مدعي هستند كه معماري ماسوني همه چيز را (از لژها گرفته تا باغها و ساختمان هاي قديمي) تحت تأثير خود قرار داده است. حتي برخي بر اين باورند كه شهر واشنگتن بر مبناي نشانه ها و سمبل هاي فراماسونري ساخته و طراحي شده است. با اين حال، تاريخ دانان و محققان در رابطه با رويكرد معماري ماسوني ديدگاه هاي مختلفي دارند. اكثر اين افراد در اين خصوص توافق نظر دارند كه ويژگي اصلي معماري ماسوني استفاده از نمادها و نشانه هاي خاص از قبيل پرگار و سه شاخه رز به عنوان نماد كامل مي باشد.
شكل گيري معماري ماسوني در ايالات متحده آمريكا به قبل از تأسيس اين كشور برمي گردد. اكثر بنيان گذاران آمريكا خود فراماسونر بوده اند. در نتيجه اجزا و عناصر معماري ماسوني و نمادهاي رازآلود آن بر در و ديوار بسياري از ساختمان هاي تاريخي اين كشور به چشم مي خورد.
موسيقي ماسوني
بسياري از لژها اقدام به توليد اشعار و آهنگ هايي براي سرگرم نمودن اعضا و در عين حال مراسم ويژه از جمله آئين هاي مخفي خود نموده اند. در حقيقت، در طول سال هاي متمادي، لژها اركستر، ارك نواز يا گروه كر مخصوص به خود داشته اند. بسياري از قطعات نواخته شده پيانو يا قطعات اركسترالي كه توسط فراماسونرها و يا به سفارش آنها توليد شده، بدون كلام بوده اند، اما در توليد و ساخت آنها از نمادهاي مختلف فراماسونري بهره گرفته شده است. بسياري از اين قطعات موسيقايي براي استفاده توسط لژها ساخته شده اند؛ گرچه برخي از آنها در اختيار عمومي نيز قرار گرفته اند. برخي لژها حتي گروه هاي اپراي مخصوص به خود داشته اند.
ادبيات ماسوني
فراماسونري به اشكال مختلف، از اشاره مبهم به دايره و پرگار گرفته تا تشريح صريح آئين ها ماسوني، به حوزه ادبيات ورود كرده است. بسياري از نويسندگان مشهور در آثار ادبي خود از دستورات فراماسونري يا مشابه آن استفاده كرده اند. براي مثال، چارلز ديكنز در آثار مختلف خود به طور گسترده به ابعادي از فراماسونري اشاره كرده است. وي در رمان خود با عنوان «Barnaby Rudge» نگاهي دقيق به مراسم انجمن موسوم به «Prentice Knights» داشته است. وي در داستان ديگري با عنوان «شام عمومي» مهماني برگزار شده توسط «مؤسسه خيريه دوستان يتيمان فقير» را به تفصيل شرح مي دهد؛ مؤسسه اي كه متعلق به فراماسونرهاست.
سرآرتور كونان دويل كه به خاطر مجموعه داستان هاي شرلوك هلمز خود معروف شده است، خود يك فراماسونر بود و گاهي در آثار خود اشاراتي را به اين فرقه داشته است. مارك تواين نيز عضو لژ شماره 79 ستاره قطبي در سنت لوئيس ميسوري بود. وي در سال 1861 به رتبه سوم نائل آمد و در سال 1867 پس از اينكه مدتي به علت عدم پرداخت حق عضويت معلق شده بود، مجدداً به عضويت لژ درآمد.
«رمز داوينچي» اثر دن براون كه رماني بسيار پرفروش است، اشارات بسياري به فراماسونرها و انجمن هاي برادري مخفي دارد. كتاب اين گونه القا مي كند كه پدربزرگ نقش اصلي داستان يك فراماسونر ارشد و كليساي راسلين چاپل يك معبد فراماسونري است.
سينماي ماسوني
هاليوود در بسياري از فيلم هاي خود از نمادهاي ماسوني و موضوعات مرتبط با فراماسونري استفاده كرده است. در بسياري از موارد نمادهاي فراماسونري به نمايش يك صحنه بدون توضيحات جانبي محدود مي شود. با اين حال، در برخي فيلم ها، فراماسونري طرح وسيع تري دارد. براي مثال در فيلم «آيا شما فراماسونر هستيد؟» كه در سال 1915 توليد شد، دو فرد غيرفراماسونر مي كوشند تا مردم را در مورد فراماسونر بودن خود قانع كنند. اين فيلم براساس نمايشنامه اي از داي لوگن برودر ساخته شد كه خود نيز نمايشي پرفروش بود. نسخه فيلمي اين نمايشنامه نيز در سال 1934 توليد شد.
در فيلم توليدي به سال 2003 با نام ماهي بزرگ، يكي از شخصيت هاي فيلم كليد شهر را در اختيار گرفته و در زمان ترك شهر از مقابل ديدگان برخي افراد سان مي بيند. اين افراد شامل شش شراينر(1) هستند. در فيلم ديگري كه در سال 1916 توليد شد، بابي بامپز قصد عضويت در يك لژ را مي كند. وي دوست خود را فريب مي دهد و پس از آنكه دوست بابي جان او را نجات مي دهد، هر دو تصميم مي گيرند كه به عضويت لژ درآيند.
هنر ماسوني
بسياري از هنرمندان از نمادهاي ماسوني در آثار خود استفاده كرده و مي كنند. از اين جمله مي توان به برخي آثار ويليام بليك شامل «ايام باستان» و «نيوتون»، اثر لي اسكار لوري با نام «خرد»، آثار آلبرش دورر با نام هاي «ستاره شناس» و «ماليخوليا» و بسياري موارد ديگر اشاره كرد كه در همه آنها پرگار به عنوان نمادي از فراماسونري به چشم مي خورد. علاوه بر نويسندگاني كه گاه در آثار خود به نمادهاي ماسوني اشاره مي كنند، نويسندگاني به چشم مي خورند كه خود فراماسونر هستند. براي مثال، نويسنده روسي، مارك شاگال در سال 1912 به عضويت فرقه فراماسونري درآمد.
حضور فرقه فراماسونري در ادب و هنر به موارد اشاره شده محدود نمي شود. اما مطلب حاضر اشاره اي كوچك به بهره برداري اين فرقه مخوف در حوزه ادب و هنر است.
این تصویر یکی دیگر از هرمهای در حال ساخت در منطقه اعیان نشین بلوار سجاد (ع) مشهد است .
هرمی که بدون شک طراحان آن هرم یک چشم فراماسونری را الگوی خود قرار داده اند به گونه ای که در فضای تاریک شب نوک هرم با چند رشته لامپ نئون نورانی میشود و در اذهان تداعی چشم جهان بین را میکند…
ظاهرا این ساختمان متعلق به بزرگترین موسسه مذهبی مشهد میباشد که پیش از این حمایت این موسسه از کمپانی صهیونیستی کوکا کولا قرار گرفته است .
پایگاه ثقلین مشهد در بخش معرفی جریان فراماسونری دجال ضمن ابراز تاسف به خاطر نبود نظارت کافی و وافی بر طرحهای ساختمانی شهر مشهد و اعلام انزجار از مروجان نمادها و تفکرات شیطانی و ماسونی در شهر مقدس مشهد خواستار برخورد جدی و جلوگیری از رشد روز افزون نمادها و تفکرات این جریان شیطانی در جامعه اسلامی ایران است.